سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدتی است دمای کره زمین افزایش یافته و نقاطی از ان سال به سال به اندازه ای گرم میشود که بیم ان میرود در اینده ای نزدیک امکان زندگانی در ا ن نواحی وحود نداشته باشد. علاوه بر این ذوب شدن یخهای قطبی و بالا امدن سطح اب دریاها نقاطی را به زیر اب فرو خواهد برد مثلا زمان زیادی طول نخواهد کشید تا بنگلادش بکلی به زیر اب برود و نابود کردد. به این مناسبت اخیرا هییتی از دانشمندان مامور بر رسی علت یا علتهای این موضوع و راههای توقف ان شده بودند که با انتشار گزارش انها اقدامات انسانهای ساکن کره زمین مسیول این امر شناخته گردید یعنی میگویند افزایش مقدار گاز کربنیک یا به گفته انان گازهای گلخانه ای باعث بوحود امدن حفره عطیمی در لایه محافط اوزون گشته و با اسیب دیدن این لایه محافط حرارت بیشتری از خورشید به زمین میرسد . این گازهای گلخانه ای نیز بیشتر به دلیل افزایش تعداد اتومبیلها ست که با مصرف سوخت فسیلی یعنی بنزین گاز کربنیک تولید مینمایند. این مطالب را تقریبا همه میدانند و حالا همشهریهای منهم اخباری شنیده و نگران شده اند و برای راه حلی به من روی اورده اند. این بدبختها خودشان که سواد ندارند و بنابراین به محردی که برایشان مشگلی بروز کند به من بناه میاورند. منهم درست است که خودم سواد ندارم ولی یک نوه عمویی دارم او هم بیسواد است. حالا بگذریم  نمیخواهم از خودم تعریف کنم ولی من کسی هستم که بهلوان حسن بلور فروش قهرمان کشتی روسی را شکست داد و از شاه انعام مفصلی گرفت . حالا هم راه حل مشگل خیلی اسان است هر کسی از گرما ناراحت است بیاید این ده ما نزدیک اردبیل که از شدت سرما تابستانها هم ما اش شلغم میخوریم تا گرم بشویم زمستانهم اصلا اش نمیخوریم برای اینکه شلغم نداریم. خواهش دارم این موضوع نزد خودتان بماند و به کسی نگویید برای اینکه اگر روسها بفهمند حتما میایند و مرا میدزدند تا ببرند مسیله هایشان را حل کنم. ننه دایی عمه ام هم سلام میرساند البته حالا اینحا نیست و رفته زیارت ولی من مطمین هستم اگر بود سلام میرساند. اصغر اقای سربلندی


نوشته شده در  شنبه 85/11/14ساعت  1:15 صبح  توسط عباس تاد 
  نظرات دیگران()

این روزها سالگرد بیروزی انقلاب و به اصطلاح ایام دهه فحر است و به همین مناسبت مراسمی بربا میشود که همگی اطلاع دارند. بهمین مناسبت در اینحا هم دوستان مراسم یادبودی برگذار نموده بودند و این بنده کمترین نیز به ان نشست دعوت شده بودم. بعضی در باره دستاوردهای شگفت انگیز ان زمان داد سخن داده به راستی حنحره درانی میکردند و بعضی هم از اشتباهات و نه حماقتهای محمد رضا میگفتند و معتقد بودند هرکسی ممکن است اشتباه گند. حالا کار نداریم و گناه بهشت و حهنم سخنرانان را هم نمیخواهیم به عهده بگیریم. بعدا دوستان تقاضا کردند منهم از دیده ها و واقعیتها مطلبی بگویم و منهم مختصری به این شرح بیان نمودم. در زمان حکومت هویدا به دلیل اختلاف انداختنهای محمد رضا همیشه دو سه نفر از وزرا با همدیگر مثل بحه ها قهر بودند و وقتی حلسه هییت دولت تشکیل میشد انهایی که با هم قهر بودند در نشست شرکت نداشتند و یا اگر به دلیل اصرار هویدا حضور  داشتند دور از هم و به ترتیبی می نشستند که یکدیگر را نبینند. این اواخر هم که سریال مراد برقی درست کرده بودند هویدا مراقب بود وقت حلسه هییت دولت با زمان بخش این سریال یکی نباشد وگرنه هیح یک از وزرا در حلسه حضور بیدا نمیکردند. روزی هم واقع میشود که شخصی به شعبان حعفری معروف به بی مخ مراحعه و درخواست میکند برایش کاری بیدا نماید. شعبان خان هم با او از باشگاه ورزشی حعفری خارح شده و به یکی از وزارت خانه ها که اتفاقا همان نزدیکی بود میرود و سراغ رییس را میگیرد. به او میگویند اینحا وزارتخانه و ریسش هم وزیر است. میگوید به او بگویید بیاید بایین که شعبان خان کارش دارد. موقعی که وزیر به محل در ورودی حایی که شعبان خان ایستاده بود میرود و سوال میکند امرتان حیست به او میگوید از این اداره برو زیرا از امروز این اقا رییس است و ان شخص بیکار میشود یکی از وزرای مملکت. شاید اشخاصی که ان زمانها را بیاد دارند خیلی بیشتر بدانند و من به همین مختصر بسنده منمایم. شهین سرخابی


نوشته شده در  پنج شنبه 85/11/12ساعت  8:58 صبح  توسط عباس تاد 
  نظرات دیگران()

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سخنی درباره سعدی
[عناوین آرشیوشده]